چند سوال مهم که انتظار داریم فصل دوم سریال «لوکی» پاسخ دهد (بخش اول)، فصل دوم سریال «لوکی» بهزودی از راه میرسد و قرار است یکی از اجزای کلیدی فاز پنجم دنیای سینمایی مارول باشد زیرا جزئیات مهمی را دربارهی کانگ فاتح و رویدادهای بعدی فاش میکند. با توجه به اهمیت این مجموعه و اتفاقات فصل اول، ما سوالاتی داریم که امیدواریم در این فصل به آنها پاسخ داده شود.
ویکتور تایملی کیست؟
در صحنهی پس از تیتراژ فیلم «مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی»، یک واریانت (نسخه) جدید از کانگ فاتح به نام ویکتور تایملی (Victor Timely) معرفی شد که قرار است در فصل دوم سریال لوکی حضور پررنگی داشته باشد. به نظر میرسد که تایملی اوایل قرن بیستم زندگی میکند و همانطور که از نام خانوادگیاش هم مشخص است، به تکنولوژی سفر در زمان تا حدودی دسترسی دارد.
از این شخصیت اطلاعات زیادی در دست نیست اما میتوان انتظار داشت که یکی از واریانتهای مهم کانگ فاتح باشد و بر رویدادهای بزرگ بعدی دنیای سینمایی مارول تاثیر بگذارد (همانطور که فصل اول سریال هم به یکی از مهمترین بخشهای فاز چهارم تبدیل شد). از آنجایی که تایملی میتواند زمان را دستکاری کند یا حداقل راه این کار را بلد است، احتمال دارد همان کسی باشد که زمان را از قبل بیشتر بهم میریزد و سازمان مغایرت زمانی (TVA) را با دردسرهای تازهای روبهرو میکند.
پس از پایان فصل اول، چه اتفاقی برای لوکی رخ داد؟
فصل اول لوکی یک پایان هیجانانگیز داشت که وعدهی اتفاقات بزرگی را میداد. در انتها، سیلوی (Sylvie) تصمیم میگیرد تا «او که باقی میماند» (He Who Remains) را به قتل برساند، یکی از واریانتهای کانگ و همان مردی که سازمان مغایرت زمانی را تاسیس کرده بود. سیلوی با این کار باعث برخورد خطوط زمانی مختلف و همچنین گرفتار شدن لوکی در سازمان مغایرت زمانی میشود.
لوکی که نقشههایش با شکست روبهرو شده است، در ادامه آگاه میشود که دوستانش هم حالا او را به یاد نمیآورند و یک مجسمهی بزرگ از کانگ فاتح جایگزین مجسمهی قبلی سازمان مغایرت زمانی شده است!
برخی از طرفداران مدتی قبل این تئوری را مطرح کردند که لوکی در یک سازمان مغایرت زمانی از یک خط زمانی دیگر گرفتار شده است. با وجود این، نخستین تریلر فصل دوم سریال لوکی نشان داد که او احتمالا به همان خط زمانی سابق بازگشته اما به گذشتهی دورتر فرستاده شده است. در هر صورت، پاسخ این سوال را در همان اپیزودهای آغازین فصل جدید دریافت خواهیم کرد.
با مرگ «او که باقی میماند» چه اتفاقی رخ داد؟
در قسمت آخر فصل اول، او که باقی میماند به آنچه که میخواست رسید و توسط سیلوی کشته شد. او در آستانهی مرگ، با لبخند به سیلوی میگوید که آنها بهزودی با یکدیگر ملاقات خواهند کرد. کاملا واضح است او که باقی میماند همهی حقایق را برای سیلوی و لوکی بازگو نکرده است و ما نمیدانیم عواقب مرگ وی چه قدر گسترده است و تا چه اندازه میتواند این جهان را تحتتاثیر قرار دهد.
با توجه به شواهد، به نظر میرسد که سیلوی با کشتن او که باقی میماند، باعث شده است تا جهانها و خطوط زمانی مختلف با یکدیگر برخورد کنند یا در واقع این خطوط زمانی از حالت سابق خارج شوند. یک توضیح واضحتر شاید این باشد: او که باقی میماند برای اینکه جلوی جنگ، قدرتطلبی و کشتار کانگها را بگیرد، خط زمانی مقدس (Sacred Timeline) را طراحی میکند، در این خط زمانی (که شامل همهی خطوط زمانی میشود)، همهچیز باید مطابق برنامههای وی پیش برود تا جنگی اتفاق نیفتد اما حالا با مرگ او که باقی میماند، دیگر نظارتی بر این خطوط وجود ندارد. به عبارت دیگر، خط زمانی مقدس آسیب دیده است و در حال ایجاد زیرشاخههای فرعی (خطوط زمانی جدید) است. با این تفاصیل، سازمان مغایرت زمانی اکنون با یک کابوس بزرگ روبهرو است و باید این آشفتگیها را مدیریت کند.